به جز خودم کسی را سراغ ندارم که افسردگی و اندوهش با خالی کردن ماشین لباسشویی و پهن کردن لباس ها محو و نابود شود 

امشب وسط قفسه های فروشگاه در بین چیزهایی که قصد خریدشان را نداشتم ناگهان خودآگاه شدم  دیدم چیزی نیستم به جز گوشت و پوست و استخوانی که در سبد کره و ژله و نبات دارم.  دیدم هیچ اثری از فکر و حس و دردی نیست  فقط قفسه های یخچال و کابینت ها را مرور میکردم تا هر کدام خالی شده پر کنم. من یکی از مردمی بودم بی اندازه معمولی و محدود به جسمانیت خودم. لحظه ای فاقد هر گونه معنا و والایی. در پی برآورده ساختن پایین ترین سطح هرم مازلو.

وقتی کیسه ها را خالی میکردم برگشتم به سطح عادی . جسمانیتم به شکر و تغکر ختم شد.

خشم و سردرگمی ام را درمبان لباس ها در لباسشویی ریختم. میروم که لباس های تمیز را پهن کنم. 

در فاصله ی شستن لباس ها

بودن من یا داشتن او؟

هزاران سال پیش از تو دل من بی قرارت بود

ها ,  ,لباس ,خالی ,های ,کنم ,لباس ها ,قفسه های ,به جز ,ها را ,  دیدم

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل راه حلی برای مشکلات خودروی شما خرید آنلاین لباس زنانه سایز بزرگ ateliyearak اِل مارالی کاوشگر کوچک امیرعلی مقدم تست شلوار زنانه و مردانه ، اسپرت آیات نورانی نمایندگی فروش محصولات چوبی و دکوراتیو nb